
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۱۴۸
۱
گر با تو نیم دولتم ایشوخ بس است این
کز دور مرا بینی و گویی چه کس است این
۲
گفتی که شبت ناله بسی پست برآید
مارا نفسی نیست مگر هم نفس است این
۳
پروانه تواند برخ شمع نظر دوخت
ای مردمک دیده نه کار مگس است این
۴
جز مردن و کشتن سخن از عشق نگویم
تا خلق نگویند که صاحب هوس است این
۵
اهلی بدعا باز چه دارد اجل از خود
چون در شب هجران تو فریادرس است این
تصاویر و صوت

نظرات