اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۱۱۵۲

۱

گرچه هجر امشب ره اهل نظر خواهد زدن

ناگه از جایی که مقصودست سر خواهد زدن

۲

یار رفت از شهر و اینک از سواد دیده ام

خیمه با او مردم چشمم بدر خواهد زدن

۳

ساز مردم ساختم دانم که دور از او اجل

ناگهانم حلقه بر در بیخبر خواهد زدن

۴

دم زدم زانشمع و برق غیرتم سوزد دهان

گر سخن میگویم آتش در جگر خواهد زدن

۵

رخنه اندر بزم شیرین همچو خسرو کی کند

کوهکن هرچند سر بر سنگ در خواهد زدن

۶

دور باش ایهمنشین کاینک زبان ناصح کشید

باز بر رگهای جانم نیشتر خواهد زدن

۷

پیر شد اهلی اگر دولت جوانمردی کند

با حریف خویش دستی در کمر خواهد زدن

تصاویر و صوت

کلیات اشعار مولانا اهلی شیرازی به اهتمام و تصحیح حامد ربانی ۱۳۴۴ - تصویر ۴۲۶

نظرات