
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۱۵۹
۱
گر بوسه دهی زان لب خندان که دهم جان
بوسم دهن تنگ تو چندان که دهم جان
۲
ارزان بود از بوسه خرم از تو به جان لیک
هرگز ندهی بوسهام ارزان که دهم جان
۳
خضر ره من شو که درین ظلمت دوری
نزدیک شد ای چشمهٔ حیوان که دهم جان
۴
هرچند به عیسینفسی جان دهیام باز
بازآ نفسی پیشتر از آن که دهم جان
۵
بر باد دهم جان به هوای تو چو اهلی
گر باد رساند ز تو فرمان که دهم جان
تصاویر و صوت

نظرات