
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۱۹۴
۱
نپرسد جز وفا چیزی خدا روز جزا از من
مپرس از بیوفایی کان نمیپرسد خدا از من
۲
دلم چون نافه خونشد در وفاداری و دلشادم
که با هر کسکه باشد میدهد بوی وفا از من
۳
نه تنها من ترا خواهم که شهری همچو من خواهد
تو صد جا دوستان داری بیاد آری کجا از من
۴
مرا هرچند با خال و خطت جان در میان باشد
خطت خضرست و نوشد چشمه آب بقا از من
۵
دل آواره چون مجنون نمیپرسد ز من هرگز
گرش جایی خبر یابی بپرس ایصبا از من
۶
بمحشر رشته ز ناز دستاویز من باشد
اگر دست اجل نستاند این سررشته را از من
۷
هلاک خود چو خواهم در دعا اهلی تو آمین گو
که در این حاجت آمین از تو میباید دعا از من
نظرات