
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۲۰۱
۱
گرچه از داغ تو سوزد دل بیحاصل من
نزنم دم که کسی بو نبرد از دل من
۲
جز سفال سگ کویت نشود خاک تنم
غیر از این خاصیتی نیست در آب و گل من
۳
خانه روشن نشود تا تو نیایی ز درم
که چراغی نبود غیر تو در محفل من
۴
صید بی بختم اگر دوست بسنگم نکشد
عجبی نیست که ننگش بود از بسمل من
۵
آفتاب از مژه جاروب زند خاک درم
که مشرف کند آن شاه بتان منزل من
۶
مشکلی سخت بود مفلسی و رنج خمار
هم مگر پیر مغان حل کند این مشکل من
۷
اهلی افسوس که از وصل چراغ رخ دوست
شمع مقصود نیفروخت دل غافل من
تصاویر و صوت

نظرات