
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۲۰۲
۱
ز بهر جان نتوانم نظر برید از تو
که یک نگاه بصد جان توان خرید از تو
۲
دلم شکاف دم و داغها بنگر
ببین که قطره خونی چها کشید از تو
۳
ز شوق وصل تو عاشق فروخت هر دو جهان
اگر چه هیچ خریداری ندید از تو
۴
بهار حسن تو یارب شکسته باد بسی
که نخل زندگیم را گلی دمید از تو
۵
خموش اهلی و فریاد عاشقانه مزن
که آنغزال سیه از آن رمید از تو
نظرات