اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۱۲۰۴

۱

تا به کی چون سگ بنالد عاشق شبگرد او

سوختم از درد او آه و فغان از درد او

۲

عاشق بسیار صبری همچو من باید که هست

حسن او بسیار ناز حسن هم در خورد او

۳

بر سر لطفست و کسرا بر عتابش دست نیست

گر سمند کین برانگیزد که یابد گرد او

۴

روی گردون پر غبار از ذره باشد پیش دوست

خاک بر سر میکند خورشید عالم گرد او

۵

یوسف ما گر فروشد ناز حسن و دلبری

صد زلیخا در خریداری نباشد مرد او

۶

از خزان آه عاشق یارب آن گل دور دار

زانکه شد گرم و نمی ترسد ز آه سرد او

۷

اهلی از آه تهی جز روی زردی نیستش

پیش روی گلرخان باشد چه روی زرد او

تصاویر و صوت

نظرات