اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۱۲۱۰

۱

سایم همه شب روی خود بر خاک دور از روی تو

باشد شبی ای سیمتن آسایم از پهلوی تو

۲

دورم من و نزدیک تو نتوانم از ضعف آمدن

کاهم ز غم باشد مرا بادی رساند سوی تو

۳

تا بر زبان دیگری نام تو باری نگذرد

غیرت نخواهد تا کنم از خلق جستجوی تو

۴

وقتی پی تسکین دل میدید می کوی ترا

اکنون شود دردم فزون چون بیتو بینم کوی تو

۵

از وحشت تنهاییش اهلی برآید جان ز تن

گر نی بپرسش آیدش گه گه خیال روی تو

تصاویر و صوت

نظرات