
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۲۱۱
۱
از بسکه نازک است چو گل طبع و خوی تو
خورشید ذره ذره درآید بکوی تو
۲
ما مست نکهت تو نه امروز ای گلیم
پیش از شکفتن تو شنیدیم بوی تو
۳
تو آتشی گرت بپرستیم عاقبت
آتش زند بخرمن ما شمع روی تو
۴
ما تشنه چون سکندر و تو چشمه حیات
تا زنده ایم کم نشود آرزوی تو
۵
آن شمع روشنی که چو پروانه مرغ دل
گر آتشش زنی نگریزد ز سوی تو
۶
دیوانه ایم و با سر زلفت به پیچ و تاب
کس درنیافت سلسله مار موی تو
۷
اهلی بجستجوی تو در عالم آمدست
خواهد شد از جهان بهمین جستجوی تو
نظرات