
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۲۱۶
۱
همچو رخسار تو در عالم گلی بیخار کو
همچو قدت سرونازی نازنین رفتار کو
۲
ای چو گل در پرده ما را قوت صبر از کجا
ور گشایی پرده از رخ طاقت دیدار کو
۳
زاهدان بیخبر منصور را بردار عشق
سنگباران میکنند اما کسی بردار کو
۴
در شب تاریک خورشیدست شمع روی تو
بهر بیداران ولیکن دیده بیدار کو
۵
من که از سودای زلفت کافری دیوانه ام
عارم از زنجیر آید حلقه زناز کو
۶
سرو من گر نسبت قدت به نیشکر کنند
نیشکر را در زبان شیرینی گفتار کو
۷
اهلی از بیداد خوبان چند میگویی سخن
سودت ای بسیار گو زین گفتن بسیار کو
تصاویر و صوت

نظرات