اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۱۲۱۹

۱

ای دلم چون پسته از شور نمک بریان تو

سوخت مغز استخوانم پسته خندان تو

۲

من کجا پیدا شوم جاییکه همچون ذره اند

صد هزاران آفتاب از مهر سرگردان تو

۳

عقل و هوش و دین و دل صرف تو کردم ایپسر

گر ترا با جان من کارست آنهم زان تو

۴

میکنم یاد دهانت و آتش لب تشنگی

کی شود تسکین بیاد چشمه حیوان تو

۵

گر شود از خاک ما هر ذره چشم روشنی

سیر نتوان گشتن از نظاره جولان تو

۶

بلبل عرشیست اهلی ایگل از وی رو متاب

چند روزی کاندرین گلشن بود مهمان تو

تصاویر و صوت

نظرات