
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۲۲
۱
تا ابد عاشق حسن توام از روز الست
از ازل تا به ابد عشق من و حسن تو هست
۲
اشک همچون می لعل از نظرم چیست روان
شیشه دل اگر از سنگ جفایت بشکست
۳
گر مشرف نکنی گوشه مخمور فراق
گوشه چشم فکن باری از آن نرگس مست
۴
نوشدار وی وصالی بچشان عاشق را
تا نرفتست ز زخم اجلش کار ز دست
۵
هرکه چون شمع گرفت آتش عشق تو درو
تا سرش خاک نشد پیش تو از پا ننشست
۶
دامی از رشته جان ساخته ام زان امید
کافتد از بحر کرم ماهی وصل تو بشست
۷
اهلی از دار فنا سر مکش از پستی طبع
که سرافراز نشد هیچکس از همت پست
تصاویر و صوت

نظرات