
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۲۳
۱
حسنت نمک آمیز و لبت نیز چنین است
کان نمکی هر چه تو داری نمکین است
۲
گر بحر بلا موج زند باک ندارم
بیمی اگرم هست از آن چین جبین است
۳
تا روی زمین زیر کف پای تو به دید
مه با همه قدرش حسد از خاک زمین است
۴
غافل مشو ای یوسف جان کز پس و پیشت
صد گرگ زهر گوشه کناری به کمین است
۵
ابروی تو دل دزدد و محراب مراد است
چشم تو ره دین زند و گوشه نشین است
۶
هرچند دل آویز بود صورت نقاش
پیش تو چه جان دارد اگر صورت چین است
۷
یارب چه سعادت طلب است این دل اهلی
کز محنت تن دور و به وصل تو قرین است
نظرات