
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۲۳۲
۱
بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ازو
خشک برجا مانده ام چون صورت دیوار ازو
۲
او که از لب زنده سازد مرده را همچون مسیح
ضعف طالع بین که من چون مانده ام بیمار ازو
۳
با چنین عزت که آن سلطان خوبان را بود
میبرد یوسف خجالت بر سر بازار ازو
۴
قاصدم گفت آنپری در کشتنت گوید سخن
جان دهم صدبار اگر این بشنوم یکبار ازو
۵
مرده را گر جان دهد اهلی نمیباشد عجب
معجز حسن است و من این دیده ام بسیار ازو
تصاویر و صوت

نظرات