
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۲۵۴
۱
نه دیده مثل تو دیده نه کس نشان داده
فرشته خوی و پریروی و آدمیزاده
۲
تویی که سرو بلندت ز پاکدامنی
قدم بدیده هیچ آفریده ننهاده
۳
منم که جز بجمال تو همتم هرگز
بر آفتاب فلک چشم مهر نگشاده
۴
خدایرا مددی ای همای بخت که من
گدای شهرم و با پادشه درافتاده
۵
ز فیض میکده خالی کجا بود اهلی
که سالهاست که چون خم بخدمت استاده
نظرات