
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۲۵۶
۱
جدایی از درت جانا بزهر آلوده تیرم به
که چون دور از تو خواهم ماند باری گر بمیرم به
۲
روا باشد که چون یادت دهند از حال من گویی
گذاریدش که گر هرگر نیاید ضمیرم به
۳
شدم دیوانه از شوقت جهان خواهم زدن برهم
بزنجیرای پری رخسار اگر سازی اسیرم به
۴
ز خوبان دیدم ناگه برآید سر بشیدایی
اگر در کنج محنت سر ز زانو برنگیرم به
۵
ببرم من منه اهلی عبیر وعود بر آتش
چو دل میسوزد از بویش ز صد عود و عبیرم به
نظرات