اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۱۲۷

۱

جان‌بخشی‌ای که با لب لعل تو ای پری است

چون چشمه حیات ز پاکیزه گوهری است

۲

خاصیتی که جوهر حسن تو می‌دهد

از خوب سیرتی است نه از خوب منظری است

۳

آن یوسفی که در سر بازار حسن تو

صد آفتاب با رخ چون ماه و مشتری است

۴

ما زهر غم خوریم و تو می با شکر لبان

ما جان دهیم و لعل تو در ذره پروری است

۵

دل آن پری به دست نگاری کجا دهد

نقش نگار در کف او دام دلبری است

۶

کی آدمی به وصل پری راه می برد

دیوانه است هر که طلبکار آن پری است

۷

ای آب خضر ظلمت اهلی ز بخت اوست

ورنی فروغ روی تو خورشید خاوری است

تصاویر و صوت

نظرات