اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۱۲۷۰

۱

ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده

خون شده از ملاحتت صد جگر نمکزده

۲

مردمک دو چشم من نیست قدمگه سگت

وای که کعبتین من جای دو شش دو یک زده

۳

از عدم آمدست جان در طلب دهان تو

لب بگشا که بهر تو اینهمه راه تک زده

۴

تا تو ملول از منی بر سر حرف هستی ام

هر سر مو که بنگری تیغ برای حک زده

۵

نقد دلم شناختی زان نگهم نمیکنی

کی زر قلب من کسی به ز تو بر محک زده

۶

جور فلک بسوخت دل آه که کارگر نشد

تیر بلا که آه من اینهمه بر فلک زده

۷

اهلی از آنپری سبق کس نبرد به نیکویی

زهره چه زهره اش بود گرچه ره ملک زده

تصاویر و صوت

کلیات اشعار مولانا اهلی شیرازی به اهتمام و تصحیح حامد ربانی ۱۳۴۴ - تصویر ۴۶۲

نظرات