
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۲۷۲
۱
دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل سیه
گل ندهد بغیر از این آب و هوای خانقه
۲
مومن و بت پرست را کعبه و دیر قبله شد
کافرم ار مرا بود غیر در تو قبله گه
۳
گرچه بجستجوی مه فتنه شوند مرد و زن
گر تو به بام بر شوی کس نکند نگه به مه
۴
هرکه شراب میخورد بیرخ ساقیی چو تو
عمر عزیز میکند در سر کار می تبه
۵
ای تو بهشت عاشقان حسن تو شد قیامتی
وه وه ازین جمال تو این چه خطست و چهره وه
۶
گر مه و آفتاب من دیده ام از هوای تو
در صف عاشقان تو روسیهم ازین گنه
۷
اهلی از آنپری مکن چشم بحال خویشتن
ترسمت از نظر رود تا تو بخود کنی نگه
نظرات