اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۱۲۷۳

۱

دامی نهاده آنمه از زلف تاب داده

صیاد وار چشمش خود را بخواب داده

۲

دشنام تلخ بوده او را جواب اگر هم

صد ره سلام ما را یکره جواب داده

۳

زان مست گریه ام من کز آن دو لعل میگون

خونابه دلم را رنگ شراب داده

۴

با زهر چشمش ایدل نوش لبش چه جویی

پیکان غمزه بنگر کز زهر آب داده

۵

گر استخوان عاشق بو کرده سگ پس از مرگ

از سوز داغ عشقش بوی کباب داده

۶

هرچند بت پرستم جویم بهشت وصلش

کز دوزخ فراقم عمری عذاب داده

۷

از خنده های نوشین جان داده عاشقانرا

اهلی چه کرده کو را زهر عتاب داده

تصاویر و صوت

نظرات