
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۲۹۳
۱
خواهم شبی گوش رضا بر حال زار من نهی
وانگه که خواب آید ترا سر در کنار من نهی
۲
کی مرهم داغم شوی ای آرزوی جان من
صد داغ اگر دستت دهد بر جان زار من نهی
۳
گشتم غبار راه تو تا بگذری گاهی به من
لبکن بپوشی چشم اگر پا بر غبار من نهی
۴
من چون بغم خو کرده ام ایسرو خواهم خار غم
برداری از راه کسان بر رهگذار من نهی
۵
زنهار در روز اجل تابوت من اهلی بسوز
ترسم بدوش دیگری ناگاه بار من نهی
نظرات