اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۱۳۱۰

۱

با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی

در صف چابک سواران آتشی انداختی

۲

آمدی با روی چون گل در صف بازار حسن

صد چو یوسف را بخوبی بنده خود ساختی

۳

سوخت مارا جلوه های خوبیت هر گه که تو

رخ چو گل افروختی قد همچو سرو افراختی

۴

گرچه بودم مجلس افروز سگت عمری چو شمع

تا نمردم جان من قدر مرا نشناختی

۵

اهلی دلخسته هرگه حال خود گوید ترا

یکسخن نشنیده با حال دگر پرداختی

تصاویر و صوت

نظرات