
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۳۱۵
۱
بوعده بوسی ام از عشوه سازیی دادی
مرا بعشوه شیرین چه بازیی دادی
۲
سر مرا چو بفتراک خویش بر بستی
میان انجمنم سرفرازیی دادی
۳
چراغ کار من آنروز ساختی روشن
که همچو شمع مرا جانگدازیی دادی
۴
بیک نگاه که کردی ز چشم پر نازم
مرا ز ناز بتان بی نیازیی دادی
۵
مرنج اهلی اگر گفت دردسر کوته
که واعظانه سخن را درازیی دادی
نظرات