اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۱۳۱۶

۱

اول ز عاشقان به وفا یاد می‌کنی

عاشق چو شد فریفته بیداد می‌کنی

۲

گویا به عشوه یار توام یاد می‌کنی

شادم بدین قدر که دلم شاد می‌کنی

۳

خواهند عاشقان تو خود را ز رشک سوخت

زان رو که بس حکایت فرهاد می‌کنی

۴

گفتی گذشتم از سر خونت به دوستی

باز این چه دشمنی است که بنیاد می‌کنی

۵

اهلی خموش باش که آن گل نه زان تست

گر تو هزار ناله و فریاد می‌کنی

تصاویر و صوت

نظرات