
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۳۵۳
۱
ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میروی
وه که چو عمر بیوفا خوش بشتاب میروی
۲
چند بعشوه گوییم راست بگوی حال خود
راست مپرس جان من ورنه بتاب میروی
۳
مرغ سحر بروی گل جام صبوح میکشد
نرگس مست را بگوی چند بخواب میروی
۴
روی چو روزت از صفا شب نگذاشت در جهان
جز نفسی که همچو مه زیر نقاب میروی
۵
اهلی اگر تو عاشقی مست بخون خویش شو
چند ببزم دیگران بهر شراب میروی
نظرات