اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۱۳۷۵

۱

دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی

گویی که شربتی ز می کوثرم دهی

۲

تلخ است بیتو زندگی من مگر که تو

از وصل خویش زندگی دیگرم دهی

۳

مستسقیم من و تو طبیب زلال وصل

چندانکه بیشتر طلبم کمترم دهی

۴

ای من سگ تو درد سفالی کرم کنم

من کیستم که باده ز جام زرم دهی

۵

طوطی صفت طمع نکنم کز شراب لعل

مستم کنی و در شکرستان سرم دهی

۶

خواهم که یکنفس بنشینی برابرم

ساقی شوی ز نرگس خود ساغرم دهی

۷

لب تشنه ام چو اهلی و از جرعه لبت

یکقطره ز آن به است که صد گوهرم دهی

تصاویر و صوت

نظرات