اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۱۳۸۹

۱

خورشید صفت با همه کس مهر نمایی

چون تیغ زنی از سر کین سوی من آیی

۲

تا واقف حالم بدهم جان بتو کز شوق

من خویش فراموش کنم چون تو بیایی

۳

باشد که بچینم گلی از چمن وصل

امروز که سرمستی و در عین صفایی

۴

آن آینه رویی تو که از صیقل ابرو

زنگ از دل و گرد غمم از جان بزدایی

۵

من طایر گلزار بهشتم ز غم آزاد

از سنبل کاکل تو مرا دام بلایی

۶

هرگز نفتد بر سر من سایه بختی

عنقا شدی ایطایر اقبال کجایی

۷

اهلی اگر آن بت نظری با تو ندارد

غم نیست مگر غافل از الطاف خدایی

تصاویر و صوت

نظرات