
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۷۵
۱
دی از نظر چو سرو و خرامان من گذشت
من دانم از غمش که چه بر جان من گذشت
۲
سوزم چو شمع و بر همه این سوز روشن است
زین اشگ آتشین که بدامان من گذشت
۳
صد دل کباب همچو من از گریه مست شد
هرجا حکایت دل بریان من گذشت
۴
کاری نکرد ناله من هم تو رحم کن
فریاد رس که کار ز افغان من گذشت
۵
اهلی، بجای سبزه و گل خار غم دمید
هرجا که ابر دیده گریان من گذشت
تصاویر و صوت

نظرات