اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۱۸۹

۱

گرنه بر غم عاشقان کار جهان مشوش است

خار چراست یار گل مرغ چرا در آتش است

۲

داغ درون چو لاله ام هیچ نگه نمیکنی

این نگری که ظاهرم چهره بخون منقش است

۳

جانب کعبه ام مخوان کعبه کجا و من کجا

قبله من که عاشقم روی بتان مهوش است

۴

بر محک وفا زدم روی جهانیان همه

نیست بغیر جام می همنفسی که بی غش است

۵

اهلی،از آن نفس که شد بنده کوی نیکویان

از همه غصه شادمان با همه ناخوشی خوش است

تصاویر و صوت

نظرات