اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۱۹۴

۱

محبوب من چه حاجت گفتن بود که کیست

چون آفتاب بر همه روشن بود که کیست

۲

کوته نظر مشاهده برق عیش کرد

ما را نظر به سوخته خرمن بود که کیست

۳

حاجت به قصه نیست که در دل که خانه ساخت

کو خود عیان ز چاک دل من بود که کیست

۴

چون پوشم آن حریف که همسایه را چو شمع

روشن ز روشنایی روزن بود که کیست

۵

دشمن به طعنه گفت که اهلی ترا که سوخت؟

ظاهر هم از حکایت دشمن بود که کیست

تصاویر و صوت

نظرات