
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۲۰۰
۱
هر جا که بنگری رخ او در تجلی است
مجنون اگر شوی همه آفاق لیلی است
۲
دور از توام بصورت و در معنیم قرین
صورت تفاوتی نکند اصل معنی است
۳
ما را که دل بطرفه غزالی گرفته انس
مجنون صفت گریختن از خلق اولی است
۴
گر سرو با تو لاف زد آزاده اش مخوان
آزاده نیست هر که گرفتار دعوی است
۵
پیش کسی که باده ز دست تو خورده است
زهرست آب خضر اگر از دست عیسی است
۶
مست تو گر ز کار جهان فرد شد چه شد
بخت مجردان تو در کار عقبی است
۷
گر پوست بر کنند ز صورت پرمست
اورا چه غم که زنده دل از مغز معنی است
۸
اهلی حریف مغبچه و جام می کسی است
کورانه فکر دین و نه پروای دنیی است
تصاویر و صوت

نظرات