
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۲۰۹
۱
گنج قارون بزمین رفت و ملامت باقی است
عشق گنجی است که تا روز قیامت باقی است
۲
پیش تابوت من ای نخل خرامان بگذر
که هنوزم هوس این قد و قامت باقی است
۳
هر که در پای سگت کشته نشد روز وصال
گرچه جان داد به هجر تو غرامت باقی است
۴
گر کشندت بملامت نکنی توبه ز عشق
سخن من بشنو ورنه ملامت باقی است
۵
من سگ کوی مغانم که درین قحط کرم
نیست جز میکده جایی که کرامت باقی است
۶
اهلی از سر بگذر یا بکناری بنشین
گر نیی مرد بلا کنج سلامت باقی است
نظرات