اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۲۱۷

۱

تاخار عشق در جگر من شکسته است

هر گل که هست در نظر من شکسته است

۲

شوخی که بسته بود در از ناز بر همه

مست آمدست دوش و در من شکسته است

۳

هرجا که شیشه دل پر خون عاشقی است

آن سنگدل برهگذر من شکسته است

۴

غوغای عشق بر در و بامش ز دیگران

سنگ غم از میانه سر من شکسته است

۵

من چون خمیده پشت نگردم که در فراق

بار چو کوه او کمر من شکسته است

۶

دی خنده کرد آن بت و گفتا شکر فروش

اینست کز لبش شکر من شکسته است

۷

اهلی بشاخ وصل چو بلبل کجا رسم

کز سنگ جور بال و پر من شکسته است

تصاویر و صوت

کلیات اشعار مولانا اهلی شیرازی به اهتمام و تصحیح حامد ربانی ۱۳۴۴ - تصویر ۳۸۹

نظرات