اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۲۲۱

۱

دل ز غم تا کی کند فریاد، خاموشی خوش است

ساقیا جامی بده کز غم فراموشی خوش است

۲

غیر مستان مدهوش از جهان خوشدل نیند

عقل عاقل در نمییابد که مدهوشی خوش است

۳

میرود آن شوخ و عاشق های و هویی میکند

بخت سلطان خوش که ما را هم بچاووشی خوش است

۴

تا سیه پوشید از خط عارضش حالی شود

مردم چشم مرا زان تا سیه پوشی خوش است

۵

پیش ازین خوش بود آغوش پریرویان مرا

این زمانم با سگ خوبان هم آغوشی خوش است

۶

روی همچون گل کجا موی سفید ما کجا

ساده رویان را بهم بازی و سر گوشی خوش است

۷

پیر گشتی اهلی، از بزم جوانان دور شو

در جوانی با جوانان عشق و می نوشی خوش است

تصاویر و صوت

کلیات اشعار مولانا اهلی شیرازی به اهتمام و تصحیح حامد ربانی ۱۳۴۴ - تصویر ۱۵۷

نظرات