اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۲۳۶

۱

از لطف اگرچه با سگ خویشت عجب خوش است

من کیستم که با تو نشینم ادب خوش است

۲

گر کعبه وصال تو نتوان بسعی یافت

ننشینم از طلب که درین ره طلب خوش است

۳

گر بر تو خوش بود غم و اندوه عاشقی

ورنی بهر که هست نشاط و طرب خوش است

۴

من منع صوفی از می و شاهد نمیکنم

با لعل یار ساغر می لب بلب خوش است

۵

صاحب خرد خمار بلا سال و مه کشد

اهلی که مست عشق بود روز و شب خوش است

تصاویر و صوت

نظرات