
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۲۴۴
۱
آن بت که قبله دل عشاق روی اوست
هرجا که هست روی دل ما بسوی اوست
۲
ای دل چراغ دیده تاریک بر فروز
تا خانه روشن از اثر شمع روی اوست
۳
من خاک کوی او نفروشم بآب خضر
سرچشمه حیات هم از خاک کوی اوست
۴
چون هرکه هست آرزویی دارد از جهان
دل را گناه چیست گرش آرزوی اوست
۵
بی روی و موی او نه شبم خوش نه روزهم
چون روز و شب مراد دلم روی و موی اوست
۶
یعقوب نور دیده دهد بوی یوسفش
وین نور دیده زندگی ما ببوی اوست
۷
اهلی حیات وصل کند جستجو چو خضر
مقصود ازین حیات همین جستجوی اوست
تصاویر و صوت

نظرات