اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۲۵

۱

به رخ تو مه‌جبینان حسدست یک‌به‌یک را

تو چه آدمی که باشد به تو رشک صد ملک را

۲

ندهد کس از شهیدان به تو شوخ یاد اگرنه

نفس تو زنده سازد چو مسیح یک‌به‌یک را

۳

بر تو دیده‌بانی به ره امید دارم

نه بهر زه می‌نشانم به دو دیده مردمک را

۴

منم اوفتاده موری به ره سمندت اما

نه تو راست رحم بر من نه سمند تیزتک را

۵

نه فراغتی ز عشقم نه سعادتی ز بختم

نه ارادتی به راهم نه کرامتی فلک را

۶

به جفا چو چشم مستش جگرم کباب سوزد

تو لبش نگه کن ای دل مشکن حق نمک را

۷

به سیه‌دلی شکایت نتوان ز عشق اهلی

چو زر تو قلب باشد چه گنه بود محک را

تصاویر و صوت

نظرات