اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۲۵۱

۱

درخت وادی ایمن بنور عشق کسی است

اگرنه عشق بود هرچه هست خار و خسی است

۲

چو صبح همنفس مهر آفتابی باش

مزن به هر زه نفس زانکه زندگی نفسی است

۳

خراب سیمبری باش و گنج زر بگذار

که در خرابه عالم ازین متاع بسی است

۴

دلی که عاشق شمعی بود چو پروانه

اگر نسوخت نه عاشق بود که بوالهوسی است

۵

کسی چو خضر بآب بقا رسد اهلی

که یار تشنه لبی دستگیر باز پسی است

تصاویر و صوت

کلیات اشعار مولانا اهلی شیرازی به اهتمام و تصحیح حامد ربانی ۱۳۴۴ - تصویر ۱۶۳

نظرات