اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۲۵۶

۱

تشریف کرامت اگر از لطف الهی است

پشمینه مارا چه کم از اطلس شاهی است

۲

گر نامه سفیدی سببش توبه ز عشق است

این نامه سفیدی نبود نامه سیاهی است

۳

چون برگ خزان دیده به پیرانه سرم بین

خون جگر از گریه که بر چهره گاهی است

۴

در دعوی خونم اگرت غمزه گواه است

من راضی ام ایشوخ چهه حاجت بگواهی است

۵

در وصف جمالت که نهایت نپذیرد

هرچند که گویند سخن نامتناهی است

۶

عاشق که ز طوفان بلا روی نتابد

یونس صفتش کشتی نوح از دل ماهی است

۷

اهلی نگرد نور دگر هر دم از آن رخ

آن رخ مگر آیینه انوار الهی است

تصاویر و صوت

نظرات