اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۲۶۱

۱

شیشه دل بهر خوبانم ز دست افتاده است

کار دل از دست خوبان در شکست افتاده است

۲

در گلستان جمالت زان دو چشم می پرست

کافری خونخواره در هر گوشه مست افتاده است

۳

با نهال قامتت چون سایه ای سرو سهی

سربلندی چون کند طوبی که پست افتاده است

۴

او که در عشق از غم دین پند عاشق میدهد

گو غم خود خور که عاشق بت پرست افتاده است

۵

نیست ما را غم که دین و دل فتاد از دست ما

می بده ساقی که اکنون هرچه هست افتاده است

۶

کی نهم جام می از کف چون دهم آسان ز دست

گوهری کز چشمه خضرم بدست افتاده است

۷

جز سر زلف تو صید خاطر اهلی نکرد

این چنین صیدی کسی را کم به شست افتاده است

تصاویر و صوت

کلیات اشعار مولانا اهلی شیرازی به اهتمام و تصحیح حامد ربانی ۱۳۴۴ - تصویر ۱۶۵

نظرات