
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۲۷۸
۱
بکوی میکده آخر سبوی ما بشکست
میان مغبچگان آبروی ما بشکست
۲
بکام تشنه ما بود شربت دیدار
فلک بدست ستم در گلوی ما بشکست
۳
گذشته بود ز حد آرزو پرستی ما
خلیل عشق بت آرزوی ما بشکست
۴
بکنج صومعه بودیم مست هی هی ذکر
درآمد آن صنم و های هوی ما بشکست
۵
چه جای مستی و دیوانگی و بی باکی است
کنون که سنگ ملامت سبوی ما بشکست
۶
کرشمه یی که مه نو بر آسمان میکرد
بگوشه نظری تند خوی ما بشکست
۷
دگر حکایت مجنون که بشنود؟ اهلی
کنون ک معرکه اش گفتگوی ما بشکست
تصاویر و صوت

نظرات