
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۲۷۹
۱
امروز غیر غم زتو هیچم نصیب نیست
فردا اگر همین بود آنهم غریب نیست
۲
در کوی عشق هرکه بمیرد عجب مدار
حیرت ز زندگیست که مردن عجیب نیست
۳
ای بیخبر که عیب کنی سوز ناله ام
سوز از گل است از طرف عندلیب نیست
۴
هرکس که داشت درد دلی با طبیب گفت
درد دل من است که هیچش طبیب نیست
۵
نگذاشت برق حسن تو کسرا که جان نسوخت
وانهم که هست جان کسی عنقریب نیست
۶
میرم به کنج بیکسی و گر رسد حبیب
چندان رقیب هست که جای حبیب نیست
۷
اهلی شکایت تو ز ساقی نه بر حق است
کز فیض آفتاب کسی بی نصیب نیست
نظرات