اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۲۸۵

۱

تا نشد چون نافه خون، دل بوی دلجویی نیافت

جز جگر خونی ازین وادی کسی بویی نیافت

۲

هر سیه مستی که گفت اوصاف گل در روی تو

پیش رویت جز بعذر بیخودی بویی نیافت

۳

گرچه سیب آن ز نخ گوید سخن با آدمی

جز زنخدانت کسی سیب سخنکویی نیافت

۴

آنکه در اسرار پنهان موشکافی می نمود

تا دهانت در سخن نامد سر مویی نیافت

۵

گرچه اهلی در وفاداری سگ خوبان بود

تا نشد بی خان و مان جابر سر کویی نیافت

تصاویر و صوت

کلیات اشعار مولانا اهلی شیرازی به اهتمام و تصحیح حامد ربانی ۱۳۴۴ - تصویر ۱۷۳

نظرات