
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۳۲۱
۱
گر تن شکسته دوا جز هلاک نیست
دل با تو گر درست بود هیچ باک نیست
۲
هرکس که از غم تو غباریش بر دل است
گویا هنوز آینه اش با تو پاک نیست
۳
آزار ما رقیب بشمشیر میکند
شمشیر ما بجز نفسی دردناک نیست
۴
یوسف هم از ملامت عشق است جامه چاک
پیراهنی کجاست که از عشق چاک نیست
۵
اهلی درین سراچه غم خرمی مجوی
کاین سبزه مراد درین آب و خاک نیست
نظرات