
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۳۲۵
۱
گر کشد خصم بزور از کف من دامن دوست
چکند با کشش دل که میانمن و اوست
۲
غایت مهر و وفا داری من می بیند
ناز او با من از آن است نه از تندی خوست
۳
با که گویم غم بدخویی آن مایه لطف
که ببخت من شوریده چنین عربده جوست
۴
ایکه سر تا قدمت جمله نکو می بینم
اینکه باما بسر جور و جفایی نه نکوست
۵
صوت بلبل نبود غیر دعا گویی گل
گوش کن ناله اهلی و مگو بیهده گوست
نظرات