اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۳۴۸

۱

بحق شام وصال و بعهد روز نخست

که روز و شب دل من در هوای صحبت تست

۲

فدای ناز تو ایسرو نازنینان اند

که خوش تر از تو درین باغ سروناز نرست

۳

نه رحم داد سپهر و نه رحمتی هرگز

ترا ز سخت دلی و مرا ز طالع سست

۴

چه لطف بود که ساقی بخاکساران کرد

که صد غبار غم از دل به نیم جرعه بشست

۵

اگرچه زخم درون به شود بمرهم عشق

خوشا کسی که دل کس نخست هم ز نخست

۶

دل از شکسته خود برمکن که راست دل است

بحق شاه که اهلی شکسته ایست درست

تصاویر و صوت

نظرات