اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۳۴۹

۱

نوبهار آمد چو گل رخها ز می خواهد شکفت

من که امروزم گلی نشکفت کی خواهد شکفت

۲

من نه آن مرغم که از بوی گلم دل وا شود

گر گل من بشکفد از بوی وی خواهد شکفت

۳

گر هوای نوبهار اینست گلهای مراد

دمبدم خواهد دمید و پی به پی خواهد شکفت

۴

مطربا گر بانگ نی زینگونه بیخود سازدم

بس گل رسواییم زین بانگ نی خواهد شکفت

۵

همچو گل در غنچه است آن شوخ و اهلی را کشد

آه از آن روزی کز آب و رنگ می خواهد شکفت

تصاویر و صوت

نظرات