اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۳۵۴

۱

برقی که ز نعل فرس سیم تنی خاست

آهی است که از سینه خونین کفنی خاست

۲

پروانه صفت آتش غیرت جگرم سوخت

هرگه که از آن شمع بمجلس سخنی خاست

۳

بر محنت فرهاد بسی گریه که کردم

هرجا که صدای طبر کوهکنی خاست

۴

بی باده من امروز بسی تازه دماغم

بویی مگر از جانب گل پیرهنی خاست

۵

حال شب اهلی چه شناسی تو که هر صبح

چون گل ز برت غنچه لبی سیم تنی خاست

تصاویر و صوت

نظرات