اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۳۶۷

۱

یکشب که در فراق جمال تو دلبرست

باصد هزار روز قیامت برابرست

۲

با دوست گر سخن ز مسیحا رود خموش

کز هرچه میرود سخن دوست خوشترست

۳

بازآ که چشم صید بتکبیر تیغ تو

چون گوش روزه دار بر الله اکبر است

۴

از بزم ما بصدق دل دیگران مرو

بنشین که گر تو جان طلبی هم میسرست

۵

باور مکن که مرده آب خضر بود

آنرا که زندگی ز لب روح پرورست

۶

آتش پرست را ز می آتشین چه غم

گر آتش است بر دل او آب کوثر است

۷

زان لعل شکرین سخنی بس بود مرا

اهلی نه طوطی است که در بند شکرست

تصاویر و صوت

نظرات