
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۳۷
۱
بهل حکایت شیرین بکوهکن مارا
چراغ مرده چه پرتو دهد دل مارا
۲
رخ تو زنده کند مرده وین عجب نبود
چه کم رمعجز عیساست روی زیبا را
۳
کسی که پیش تو میرد مسیح را چکند؟
که بر شهید تو رشک است صد مسیحا را
۴
ز ماه و خور که شکیبد؟ تو روی خود بنما
که تا شکیب دهی جان نا شکیبا را
۵
نگه بسرو گلستان کجا کند هر کس
که دیده است خرام تو سر و رعنا را
۶
به خاک پای تو، کین خوشه چین خرمن تو
به نیم جو نشمارد نعیم دنیا را
۷
ز دام شید تو ای شیخ اهلی آزادست
حدیث شید مگو عاشقان شیدارا
نظرات